1 سیدا دست و پا مزن که: بعو ن الهی حسین بن مستو
2 فی سماعیل تفرشی زین طو ر که کوشد همی به ذوق و بشو
3 ق بدرسد همی به لیل و به یو م ببخشید همی به تحت و به فو
4 ق بپوشد نظر زاکل و زنو م شود عن قریب فاضل قو
1 جانا نفسی آخر فارغ ز دو عالم باش نه شاد ز شادی شو نه غم زده از غم باش
2 وارسته ز کفر و دین آسوده زمهر و کین نه رنجه و نه شاد و نه خرم باش
1 باز باغ از فر فرودین جوان شد گلستان چون روی یار دل ستان شد
2 طرف گل زار آن چنان شد کز نکوئی خود تو گوئی رشگ گل زار جنان شد
1 ای داور دین پرور عادل که ز عدلت کبک دری انصاف ز شهباز ستاند
2 آنی تو که در مصر جهان هر که عزیزست از طاعت درگاه تو اعزاز ستاند
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به