سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

سلمان ساوجی
سلمان ساوجی

بیمار و بر افتاد نفس دوش از سلمان ساوجی غزل 334

غزل 334 ام از 897 غزلیات

بیمار و بر افتاد نفس دوش سحرگه

1 بیمار و بر افتاد نفس دوش سحرگه پیغام تو آورد صبا سلمه الله

2 چون خاک رهم بود قراری و سکونی باد آمد و بر بوی توام می‌برد از ره

3 باد سحر از بوی تو بخشید مرا جان بادم به فدای قدم باد سحرگه

4 ای خیل خیالت سر زلفت به شبیخون هر نیم شبی بر سر من تاخته ناگه

5 از شرم عذار تو برآورده عرق گل وز فکر جمال تو فرو رفته به خود مه

6 بگریست به خون جگر و زار بنالید در نامه چو شد خامه ز حال دلم آگه

7 حال من شوریده چه محتاج بیان است رنگ رخ من بین که بیانی است موجه

8 از خاک رهم خوارتر افتاده ه کویت سلمان نه فتاده است که بر خیزد ازین ره

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بیمار و بر افتاد نفس دوش سحرگه

شاعر شعر بیمار و بر افتاد نفس دوش سحرگه چه کسی است ؟

شاعر شعر بیمار و بر افتاد نفس دوش سحرگه سلمان ساوجی می باشد.

شعر بیمار و بر افتاد نفس دوش سحرگه در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر بیمار و بر افتاد نفس دوش سحرگه چیست ؟

قالب شعر بیمار و بر افتاد نفس دوش سحرگه غزل است

مضمون اصلی شعر بیمار و بر افتاد نفس دوش سحرگه چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر