- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شد سیهپوش از غم مرگ صبا بدرالملوک زین مصیبت ملت اسلام قرمزپوش باد
2 کرد با نیکان ستیزه تا که شد همدوش مرگ هرکه با نیکان ستیزد با اجل همدوش باد
3 عیب پاکان کرد تا خاموش گشت او را زبان هر زبان کاو عیب پاکان می کند خاموش باد
4 هرکه بار دوش ملت گشت مانند صبا بار نعشش رهروان مرگ را بر دوش باد
5 بدسگال ملک و ملت بود از آن منفور شد بدسگالان را صدای مرگ او درگوش باد
6 نفرت ملی نمایان شد به پای نعش او بر سر این ماجرا ای دوستان سرپوش باد
7 پتک نفرت خورد زیرا سکه مغشوش بود پتک نفرت بر سر هر سکه مغشوش باد
8 بهر تاریخش رقم زد کلک مشکین بهار از قفای بدسگالان آب راحت نوش باد