- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سیهچشمی دلم را از پی تسخیر میآید غزالی در هوای صید این نخجیر میآید
2 جنونم آنقدرها شور دارد در ره شوقش که از موج نگاهم، نالهٔ زنجیر میآید
3 عیار عشق چون زد بر محک اندیشه، دانستم که خون کوهکن آخر ز جوی شیر میآید
4 خضر را چشمهسار زندگانی باد ارزانی مرا آب حیات از جدول شمشیر میآید
5 سرت گردم شکیبا نیست، از ضعف است میدانی اگر جان بر لبم در انتظارت دیر میآید
6 شکار دامن دشت تمنا خاک خواهد شد حزین از سینه آهم بس که بیتأثیر میآید