دوش از لبت ربوده‌ام ای از همام تبریزی غزل 107

همام تبریزی

آثار همام تبریزی

همام تبریزی

دوش از لبت ربوده‌ام ای مهربان شکر

1 دوش از لبت ربوده‌ام ای مهربان شکر پیداست در بیان من امروز آن شکر

2 چون نی به خدمت تو بسی بسته‌ام میان تا همچو نی گرفته‌ام اندر دهان شکر

3 در عمر خود لبم ز لبت یک شکر گرفت آری به کیل می‌بفروشد از آن شکر

4 از تاب آفتاب رخت تا نگردد آب شد زیر سایه خط سبزش نهان شکر

5 پیش از خط ولب تو نگارا ندیده‌ام دیگر که از نبات کند سایه‌بان شکر

6 جانم فدای آن لب جانان که می‌دهد از ذوق اندکی به مذاقم نشان شکر

7 یاد لبت چو می‌گذرد بر زبان من حالی همی‌شود ز زبانم روان شکر

8 وصف لبت نهاد شکر در دهان من گر بیش از این بگویم گردد زبان شکر

عکس نوشته
کامنت
comment