دوش از پیش نظر، چون غمش از عرفی شیرازی غزل 295

عرفی شیرازی

آثار عرفی شیرازی

عرفی شیرازی

دوش از پیش نظر، چون غمش از دل برود

1 دوش از پیش نظر، چون غمش از دل برود چه کنم آه، که یک دم ز مقابل برود

2 تا ابد ناوک کاری خورم و جان ندهم دشمنی گر نکند بخت، که قاتل برود

3 چون رود غمزهٔ او تیغ زنان، از دنبال نیم بسمل عجبی نیست که بسمل برود

4 به وداع که مرا می بری ای دل، بگذار گر بمیرم من و جان از پی محمل برود

5 ننگ آن صید زبونم، که چو در صیدگهی به غلط کشته شود، ننگ به قاتل برود

عکس نوشته
کامنت
comment