- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 رحمی بکن آخر به من خسته خدا را از حد مبر آخر به دلم جور و جفا را
2 زین بیش نماندست مرا طاقت هجران آخر نظری کن به من از لطف خدا را
3 یک شب ز سر لطف تو بر وعده وفا کن زین بیش میازار دل خسته ی ما را
4 از بس که جفا بر من بیچاره پسندی بر بنده ببخشود ز جورت دل خارا
5 دردی ز غمت بر دل رنجور ضعیفست زنهار مکن دور ازین درد دوا را
6 سلطان جهانی و من از خیل گدایان بنواز زمانی ز سر لطف گدا را
7 یک روز وفا کن به خلاف ای بت دلخواه باشد که بگویند به سر برد وفا را