جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون
جهان ملک خاتون

رحمی بکن آخر به من خسته از جهان ملک خاتون غزل 6

غزل 6 ام از 1809 غزلیات

رحمی بکن آخر به من خسته خدا را

1 رحمی بکن آخر به من خسته خدا را از حد مبر آخر به دلم جور و جفا را

2 زین بیش نماندست مرا طاقت هجران آخر نظری کن به من از لطف خدا را

3 یک شب ز سر لطف تو بر وعده وفا کن زین بیش میازار دل خسته ی ما را

4 از بس که جفا بر من بیچاره پسندی بر بنده ببخشود ز جورت دل خارا

5 دردی ز غمت بر دل رنجور ضعیفست زنهار مکن دور ازین درد دوا را

6 سلطان جهانی و من از خیل گدایان بنواز زمانی ز سر لطف گدا را

7 یک روز وفا کن به خلاف ای بت دلخواه باشد که بگویند به سر برد وفا را

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر رحمی بکن آخر به من خسته خدا را

شاعر شعر رحمی بکن آخر به من خسته خدا را چه کسی است ؟

شاعر شعر رحمی بکن آخر به من خسته خدا را جهان ملک خاتون می باشد.

شعر رحمی بکن آخر به من خسته خدا را در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر رحمی بکن آخر به من خسته خدا را چیست ؟

قالب شعر رحمی بکن آخر به من خسته خدا را غزل است

مضمون اصلی شعر رحمی بکن آخر به من خسته خدا را چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر