1 گه در هوس روی نکو آویزم گه در سفر زلف مشکبو آویزم
2 القصه ز هر چه رنگ و بویی یابم از حسن تو فی الحال در او آویزم
1 ای شده زندان درم مشت تو بند بر آنجا ز هر انگشت تو
2 پیش که ایام کند رنجه ات گردش او تاب دهد پنجه ات
1 چاره نبود اهل شهوت را ز زن صحبت زن هست بیخ عمر کن
2 زن چه باشد ناقصی در عقل و دین هیچ ناقص نیست در عالم چنین