گه شکایت از گلی از رهی معیری غزل - جلد چرم 19

رهی معیری

آثار رهی معیری

رهی معیری

گه شکایت از گلی گه شکوه از خاری کنم

1 گه شکایت از گلی گه شکوه از خاری کنم من نه آن رندم که غیر از عاشقی کاری کنم

2 هر زمان بی‌روی ماهی همدم آهی شوم هر نفس با یاد یاری نالهٔ زاری کنم

3 حلقه‌های موج بینم نقش گیسویی کشم خنده‌های صبح بینم یاد رخساری کنم

4 گر سر یاری بود بخت نگونسار مرا عاشقی‌ها با سر زلف نگونساری کنم

5 باز نشناسد مرا از سایه چشم رهگذار تکیه چون از ناتوانی‌ها به دیواری کنم

6 درد خود را می‌برد از یاد گر من قصه‌ای از دل سرگشته با صید گرفتاری کنم

7 نیست با ما لاله و گل را سر الفت رهی می‌روم تا آشیان در سایهٔ خاری کنم

عکس نوشته
کامنت
comment