- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سخن شیخ محی ملت و دین چون نکرد این دل مرا تسکین
2 راستی دیدم آن سخن همه خوب لیک میداشت نوعی از آشوب
3 سر این حال را من از استاد باز پرسیدم او جوابم داد
4 سعی شیخ اندر آن فتاد مگر که نویسد هر آنچه دید نظر
5 قلم او چو در قدم نرسید پای تحریر از آن سبب لرزید
6 آن نه زو بود فتنه و کینه زشت زنگی بود به آئینه
7 شیخ و استاد من امین الدّین دادی الحق جوابهای چنین
8 من ندیدم دگر چنان استاد کافرین بر روان پاکش باد