1 گفت با روباه بچه مادرش چون به باغ میوه آمد رهبرش
2 میوه چندان خور که بتوانی به تگ رستگاری یافتن ز آسیب سگ
3 گفت ای مادر چو بینم میوه را کی توانم کار بست این شیوه را
4 حرص میوه پرده هوشم شود وز گزند سگ فراموشم شود
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 آن یکی از همه جهان بجهد تا ز آسیب گمرهان برهد
2 کند از نفع و ضرشان حذری تا نبیند ز شرشان شرری
1 عارفی گفت هر که یارم شد خصم جان امیدوارم شد
2 جوهر من مناسب خود یافت رویم از حق به جانب خود تافت
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **