- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
شیخ امین الدین محمد بن شیخ علی بن شیخ ضیاءالدین مسعود. مولد و منشأ آن جناب بلیان و آن از مضافات کازرون شیراز است. اجداد عظامش از علمای راه بین و عرفای با یقین. خود در خدمت شیخ اوحدالدین عبداللّه بن ضیاءالدین مسعود- که از فرزندگان شیخ ابوعلی دقاق است- به مراتب عالیه رسیده و پس از وی پیشوای مردمان گردیده. غرض، شیخی بزرگوار و از عرفای کبار است. در سنهٔ ۷۴۵ رحلت نموده. این چند رباعی از ایشان نوشته میشود. گویند رباعی آخری رادر دامن خرقهٔ خود نوشته بوده است: ,
2 آنان که فلک ز نور دهر آرایند تا ظن نبری که باز نایند آیند
3 از دامن آفتاب تا جیب زمین رسمی است که تا خدا نمیرد زایند
4 من خار غمت به مردم دیده کشم جور و ستمت با دل غمدیده کشم
5 وانگه که بمیرم رقم بندگیت بر ذرّهٔ استخوان پوسیده کشم
6 ای دل پس زنجیر، چو دیوانه نشین در دامن درد خویش مردانه نشین
7 زآمد شدن بیهده خود را پی کن معشوق چو خانگی است در خانه نشین