- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
شیخ ابوعلی نام داشته، ملقب به قلندر بوده. از کُمَّلمین اهل سلوک و طریقت و واصلین مقام حقیقت و از معاصرین شیخ شمس الدین تبریزی و مولوی معنوی بوده. سالها با ایشان مصاحبت و معاشرت نموده. اصل آن جناب از ولایات عراق و در کمالات، مشهور آفاق بوده. به هندوستان رفته. گاهی در پانی پت و گاهی در قریهٔ کرنال میآسوده. باری در طریقت، انتساب به سلسلهٔ علیهٔ چشتیه داشته و به سه واسطه به قطب الدین کاکی میرسد. از اولیاء کرام و مجاذیب عظام، سرش پر شور و دلش پرنور. منشرح الصدر و رفیع القدر، عارج معارج ایمان و ناهج مناهج ایقان. عارف لاهوت و واقف مواقف جبروت. سینهاش رشک سینا و دیدهاش به نور توحید بینا. مزارش در آن ولایت مشهور و این چند بیت از آن جناب است: ,
2 ره سلامت و رندی بود نشیب و فراز تو پای شوق نداری به کوی دوست متاز
3 هر مشقت که آیدت در عشق سر بنه وز سرور خه خه زن
4 ورنه ای مرد، گردِ عشق مگرد چون مخنث ز دور وه وه زن
5 چو من هرکس ازین می خورد جامی نمیداند حلالی از حرامی
6 ز ننگ کفر و ایمان درگذشتم نهادم خوش برون از هردو گامی
7 گر عشق نبودی چندین سخن نغز که گفتی و شنودی
8 ور باد نبودی که سرِ زلف ربودی رخسارهٔ معشوق به عاشق که نمودی
9 آوازهٔ عشق ما به هر خانه رسید دود دل ما به خویش و بیگانه رسید
10 از درد غم عشق به هرجا که رویم گویند ز ره دور که دیوانه رسید