1 شرف الدین محمد حسنی فخرآل رسول و تاج تبار
2 آنکه بد نور دیده زهرا وانکه بد پشت حیدر کرار
3 زین جهان غرور و دار فنا رفت سوی سرای امن و قرار
4 روز یکشنبه سلخ ذیقعده سال بر ششصد و دو چل با چار
5 در سرای امارت بغداد در جوار جواد امام کبار
1 حس جهانگیر تو مملکت جان گرفت کفر سر زلف تو عالم ایمان گرفت
2 دل چو نسیم تو یافت جامه به صد جادرید دیده چو روی تودید ترک دل و جان گرفت
1 تا نگویی که مرا بی تو شکیبایی هست یا دل غمزده را طاقت تنهایی هست
2 نی مپندار که از دوری روی تو مرا راحت زندگی و لذت برنایی هست
1 زهی خواجه صدر انجام غلامت خهی خسرو چرخ دراهتمامت
2 تو دستور شرقی و مغرب به حکمت تو مشهور غربی و مشرق مقامت