1 شرف الدین محمد حسنی فخرآل رسول و تاج تبار
2 آنکه بد نور دیده زهرا وانکه بد پشت حیدر کرار
3 زین جهان غرور و دار فنا رفت سوی سرای امن و قرار
4 روز یکشنبه سلخ ذیقعده سال بر ششصد و دو چل با چار
5 در سرای امارت بغداد در جوار جواد امام کبار
1 چو غنچه وقت سحر حلّهپوش میآید نوای بلبل مستم به گوش میآید
2 گل از کرشمهگری سرخروی میگردد چو سرو بسته قبا سبزپوش میآید
1 نه چو رخت ماه سخنگو بود نه چو قدت سرو سمن بو بود
2 سرو بنا از بر چشمم مرو سرو همان به که بر جو بود
1 تا بر گلت ز سبزه نگهبان نشسته است صد گونه داغ بر دل حیران نشسته است
2 گوئی که طوطی ئیست که جویای شکر است خوش بر کنار آن شکرستان نشسته است