- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شمیم باد بهاری ببین و فیض سحاب ببوی طره ی ساقی بگیر جام شراب
2 بس است جلوه ی این دشمنان دوست نما بیا که برفکنیم از جمال دوست نقاب
3 هزار جرم شمردم بخود چو رفتی دوش شب عتاب تو بر من گذشت روز حساب
4 ز چشم اشک فشانم خیال دوست برفت فسانه ایست که نقشی نمیزند در آب
5 چو اوست اول و آخر هم اوست، نیست نشاط براه عشق تفاوت درنگ را ز شتاب