لرزد از جورت دل خلق خدا از جویای تبریزی غزل 954

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

لرزد از جورت دل خلق خدا بر خویشتن

1 لرزد از جورت دل خلق خدا بر خویشتن ظلم می داری روا ظالم چرا بر خویشتن

2 رخنه ها ترسم فتد بر سقف خلوتخانه ات بسکه از بوی تو می بالد هوا بر خویشتن

3 آنچه بر گرد رخش بینی نه عقد گوهر است بسته از بالای رخسارش صفا بر خویشتن

4 دولت دنیا نمی داری روا بر دشمنت حیرتی دارم که چون داری روا بر خویشتن

5 مطلبم جویا به یک گفتن مکرر می شود بسکه می لرزد ز بیمش مدعا بر خویشتن

عکس نوشته
کامنت
comment