- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای شهسوار حسن که جانم فدای توست هر جا سری ست خاک ره باد پای توست
2 خوش جلوه ده سمند که دفع گزند را هر سو هزار سوخته دل در دعای توست
3 مشتاق وصل را که ز هجران به جان رسید سرمایه حیات امید لقای توست
4 بیچاره عاشق تو که با درد انتظار شد در رهت غبار و هنوزش هوای توست
5 یک خنده کردی و دل ما شد ازان تو باری دگر بخند که جان هم برای توست
6 دل چون توانم از تو بریدن که در ازل آب و گلم سرشته به مهر و وفای توست
7 جامی گر آن صنم ز تو بیگانه شد مرنج این بخت بس تو را که سگش آشنای توست