- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 باز شاهین امیدم اوج پروازی کند لیک شوقم در هوای وصل شهبازی کند
2 تا نشانی هست در راه، از سم گلگون فیض بانگ بر شبدیز جان زن که سبکبازی کند
3 با هوسناکان نفاق آمیز دارم صحبتی عندلیب قدس با زاغان هم آوازی کند
4 دین اگر این است که این جمع پرشان را بود برهمن بر اهل دل شاید که طنازی کند
5 راز عشق از این تراوش می کند، از من مرنج گر بود روح الامین محرم، که غمازی کند
6 صحبت بیگانه بندد، دست شوخی های عشق عشق را در پرده بر، تا با دلت بازی کند
7 فوج شادی را به خون افکنده است، دیگر دل کجاست کآفرین بر دست و تیغ عرفی غازی کند