- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شاها یقین که مدح و ثنای تو برترست زانها که در سواد دل و دفتر آمده است
2 شاها بیان حال مفصل نمیکنم درد مفاصل است که گردم برآمدست
3 از درد جامهای که به زانو همی رسد زین جامه خانه بهره من چاکر بر آمدست
4 درد دل و جفای جهانم نبود بس کم درد پای نیز کنون بر سر آمدست
5 حالم ز من مپرس که بهر عرض حال برخاسته است درد و به زانو درآمدست
6 این بوده است مانع اگر زانکه چند روز سلمان به آستان شما کمتر آمدست