- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شد شباب و جسم غم فرسوده با ما مانده است شاه رفت و گردی از دنبال برجا مانده است
2 تا اثر در روزگار از کوه و صحرا مانده است بر زبانها شهرت شیرین و لیلا مانده است
3 لاله در صحرا نشان از حال مجنون می دهد در جهان آوازه اش زین طبل سودا مانده است
4 دست لطف ساقی کوثر مگر بگشایدش نامهٔ دل سر به مهر آرزوها مانده است
5 رشتهٔ بال و پر او قوت ضعف من است رنگ رویم گر شب وصل تو برجا مانده است
6 بر زمین ریزد سرشکم رنگ گلزار بهشت بسکه در دل زان گل رویم تمنا مانده است
7 گردباد از صورت احوال مجنون گرده ای است یک خلف زان دودمان جویا به صحرا مانده است