- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سیوم پند این بود ای سرو آزاد که بر حسن و جوانی پر مشو شاد
2 ز من بشنو سخن تا می توانی مشو مغرور، بر حسن و جوانی
3 خرد را با جوان، بیگانگی دان جوانی شاخی از دیوانگی دان
4 به ملک عاقلی باشد امیری جوانی را به سر کردن به پیری
5 جوانا پرستم بر خویش مپسند که از پیران شنیدستم من این پند
6 که نبود در جوانی غیر مستی غم پیری، جوانی خور که رستی
7 بنه روز جوانی بهر خود برگ جوان تا پیر باشد، پیر تا مرگ
8 جوانی را که از وی در عذابی غنیمت دان که مشکل بازیابی
9 مباش از کار و کرد خویش خشنود که غفلت نقد عمرت جمله بر بود
10 جوانی را کزو هستت حسابی گه پیری، خیالی دان و خوابی