1 سرم از داغ سودا، باغ زاغان دلم درهم چو کار بی دماغان
2 خورم می از سفالین ساغر خود به طاق ابروی زرین ایاغان
3 مپرس از ما که گمنامان عشقیم چه می جویی سراغ بی سراغان
4 به وقت انتقام، از مهربانی کنم با گل، سر دشمن چراغان
5 نسیم گل سلیم از بخت ناساز نمی سازد به ما خونین دماغان