کمال خجندی

کمال خجندی

کمال خجندی
کمال خجندی

سروسهی به بستان گر سالها از کمال خجندی غزل 451

غزل 451 ام از 1252 غزلیات

سروسهی به بستان گر سالها برآید

1 سروسهی به بستان گر سالها برآید با قد دلربایان در حسن بر نیاید

2 صوفی ز ما بیاموز آئین عشقبازی کز زاهد ریای این کار کمتر آبد

3 آن زلف عنبر افشان پیوسته باد درهم کو از سیاهکاری سر در رخ تو سابد

4 آن زلف عنبر افشان پیوسته باد درهم بادی و در تن ما جانی دگر فزاید

5 ای دل ز جام محنت چندان مباش غمگین باشد که صبح دولت یک روز رخ نماید

6 مانیم و آستانت تا هست زندگانی با سر نهیم آنجا با خود دری گشاید

7 می خور کمال و بشکن ناموس اهل تقوی زیرا که نیکنامی با عشق راست ناید

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر سروسهی به بستان گر سالها برآید

شاعر شعر سروسهی به بستان گر سالها برآید چه کسی است ؟

شاعر شعر سروسهی به بستان گر سالها برآید کمال خجندی می باشد.

شعر سروسهی به بستان گر سالها برآید در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر سروسهی به بستان گر سالها برآید چیست ؟

قالب شعر سروسهی به بستان گر سالها برآید غزل است

مضمون اصلی شعر سروسهی به بستان گر سالها برآید چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر