- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سرکویت ز شور بیخودان میخانه را ماند خروش بی قراران نعره مستانه را ماند
2 تو شمع مجلس انسی که چون روح القدس مرغی ز هر سو گرد تو گردان شده پروانه را ماند
3 نه ز آزار رقیبت آشنا ایمن نه بیگانه عجب خاصیتی دارد سگ دیوانه را ماند
4 قدت نخلیست زو آویخته همچون رطب دلها به هر یک از تو پیکانی نشسته دانه را ماند
5 کهن افسانه ای گویند خلق از لیلی و مجنون کنون حال من و تو راست آن افسانه را ماند
6 خوشا با هندوی زلفت فکندن پنجه در پنجه درین سودا دلم صد شاخ گشته شانه را ماند
7 زبس کز مهر هر کس در غمت برداشت دل جامی میان آشنایان چون فتد بیگانه را ماند