جامی

جامی

جامی
جامی

جدا ز لاله رخ خود بهار را چه کنم از جامی غزل 686

غزل 686 ام از 3391 فاتحة الشباب - غزلیات

جدا ز لاله رخ خود بهار را چه کنم

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7

1 جدا ز لاله رخ خود بهار را چه کنم هزار داغ به دل لاله زار را چه کنم

2 ز خون دیده کنارم پر است بی لب یار کنار کشت و لب جویبار را چه کنم

3 گرفتم آنکه کنم دیده را به گل مشغول درون جان و دل این خار خار را چه کنم

4 به طوف باغ غم روز را برم بیرون بلا و محنت شبهای تار را چه کنم

5 غباری از ره آن مشکبو غزال رسید به جز عبیر کفن آن غبار را چه کنم

6 شکاف سینه توانم که بندم از مرهم تراوش مژه اشکبار را چه کنم

7 ملولم از دو جهان بی جمال او جامی چو یار نیست به دست این دیار را چه کنم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر جدا ز لاله رخ خود بهار را چه کنم

شاعر شعر جدا ز لاله رخ خود بهار را چه کنم چه کسی است ؟

شاعر شعر جدا ز لاله رخ خود بهار را چه کنم جامی می باشد.

شعر جدا ز لاله رخ خود بهار را چه کنم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر جدا ز لاله رخ خود بهار را چه کنم چیست ؟

قالب شعر جدا ز لاله رخ خود بهار را چه کنم غزل است

مضمون اصلی شعر جدا ز لاله رخ خود بهار را چه کنم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
جامی

جدا ز لاله رخ خود بهار را چه کنم از جامی غزل 686

غزل 686 ام از 3391 فاتحة الشباب - غزلیات
بنر