- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 جدا ز لاله رخ خود بهار را چه کنم هزار داغ به دل لاله زار را چه کنم
2 ز خون دیده کنارم پر است بی لب یار کنار کشت و لب جویبار را چه کنم
3 گرفتم آنکه کنم دیده را به گل مشغول درون جان و دل این خار خار را چه کنم
4 به طوف باغ غم روز را برم بیرون بلا و محنت شبهای تار را چه کنم
5 غباری از ره آن مشکبو غزال رسید به جز عبیر کفن آن غبار را چه کنم
6 شکاف سینه توانم که بندم از مرهم تراوش مژه اشکبار را چه کنم
7 ملولم از دو جهان بی جمال او جامی چو یار نیست به دست این دیار را چه کنم