سپهر از مرگت ای صاف حقیقت، از حزین لاهیجی قطعه 991

حزین لاهیجی

آثار حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

سپهر از مرگت ای صاف حقیقت، بی صفا گشته

1 سپهر از مرگت ای صاف حقیقت، بی صفا گشته نمی ماند به سرکیفیتی، مینای خالی را

2 کشیدی تا ز من دست نوازش، ای چمن پیرا مثل چون بید مجنون گشته ام، آشفته حالی را

3 تو در پیرانه سر رفتیّ و من هم در غمت پیرم به حسرت می کنم هر لحظه یاد خردسالی را

4 نهان ای عرش رفعت، تا ندیدم در دل خاکت ندانستم که پوشد خاک سافل، کوه عالی را

5 گسستی تا ز هم، شیرازهٔ ترکیب جسمانی مثالی نیست در عالم، هوای بی مثالی را

6 به دل آه رسایی دارم از مجموعهٔ دانش ز خاطر برده ام یکباره، مصرعهای حالی را

عکس نوشته
کامنت
comment