- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سپهر از مرگت ای صاف حقیقت، بی صفا گشته نمی ماند به سرکیفیتی، مینای خالی را
2 کشیدی تا ز من دست نوازش، ای چمن پیرا مثل چون بید مجنون گشته ام، آشفته حالی را
3 تو در پیرانه سر رفتیّ و من هم در غمت پیرم به حسرت می کنم هر لحظه یاد خردسالی را
4 نهان ای عرش رفعت، تا ندیدم در دل خاکت ندانستم که پوشد خاک سافل، کوه عالی را
5 گسستی تا ز هم، شیرازهٔ ترکیب جسمانی مثالی نیست در عالم، هوای بی مثالی را
6 به دل آه رسایی دارم از مجموعهٔ دانش ز خاطر برده ام یکباره، مصرعهای حالی را