-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نشان پای سگانت که بر زمین بینم برآسمان شرف هست عقد پروینم
2 برآن سرم به رهت کرده پای از سر خویش که تا به جاست سر من ز پای ننشینم
3 جمال عارض و خط تو یاد میآید به گرد صفحه باغ از خط ریاحینم
4 چو آمدی به سرم عمر رفته باز آمد برفت جان چو خرامان شدی ز بالینم
5 کند خراش غمت ساز چون بریشم چنگ هزار ناله ز هر تار دلق پشمینم
6 چگونه لاف زنم با کسان ز دین درست هزار رخنه ز عشق تو بیش در دینم
7 چنین که چرخ دغا مهره دزد شد جامی ازین بساط همان به که مهره برچینم