سالکانی که به خورشید از جویای تبریزی غزل 625

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

سالکانی که به خورشید رخت دل بستند

1 سالکانی که به خورشید رخت دل بستند شبنم آسا به نگه سوی تو محمل بستند

2 به طپش از قفس، امید رهایی غلط است این طلسمی است که بر بازوی بسمل بستند

3 رنگ شادی به رخ از پهلوی دل چشم مدار این حنا غنچهٔ گل را به انامل بستند

4 رهروانی که فروماندهٔ استدلالند سدی از سنگ نشان در ره منزل بستند

5 می زند سرو روانت به صنوبر پهلو بسکه بر قد تو ارباب نظر دل بستند

6 دل بدادند کسانی که به دریا، جویا!‏ غالبا زورق امید به ساحل بستند

عکس نوشته
کامنت
comment