- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بنمای به من رویت، یارات نمیافتد آری چه توان کردن؟ با مات نمیافتد
2 گیرم که نمیافتد با وصل منت رایی با جور و جفا، باری، همرات نمیافتد؟
3 میافتدت این یک دم کیی براین پر غم شادم کنی و خرم، هان یات نمیافتد؟
4 هر بیدل و شیدایی افتاده به سودایی وندر دل من الا سودات نمیافتد
5 با عشق تو میبازم شطرنج وفا، لیکن از بخت بدم، باری، جز مات نمیافتد
6 از غمزهٔ خونریزت هرجای شبیخون است شب نیست که این بازی صد جات نمیافتد
7 افتاده دو صد شیون از جور تو هرجایی این جور و جفا با من تنهات نمیافتد
8 بیچاره عراقی، هان! دم درکش و خون میخور چون هیچ دمی با او گیرات نمیافتد