بیند چو خرامیدن رنگین از جویای تبریزی غزل 802

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

بیند چو خرامیدن رنگین ترا گل

1 بیند چو خرامیدن رنگین ترا گل روبد ره جولان تو با موج صفا گل

2 لخت جگر آویخته در دامن آهم یا از چمن آورده برون باد صبا گل

3 بستان ز کفم ساغر می گر همه درد است کز آب گل آلود نیفتد ز صفا گل

4 هر شب که بخوابیم هماغوش خیالت چون غنچه کند یاد تو در بالش ما گل

5 افروخته رخساره اش از جوش خجالت تا چهره شد نقش کف پای تو با گل

6 در باغ ز رخسار چو برقع بگشایی آیینه ز هر برگ دهد روی نما گل

7 جویا چو ببیند به چمن مصحف رویش بی خواست براند به زبان نام خدا گل

عکس نوشته
کامنت
comment