جویای تبریزی

جویای تبریزی

جویای تبریزی
جویای تبریزی

رازها را لب خاموش نگهبان از جویای تبریزی غزل 539

غزل 539 ام از 1266 غزلیات

رازها را لب خاموش نگهبان باشد

1 رازها را لب خاموش نگهبان باشد غنچه را پرده در دل لب خندان باشد

2 رشحه ای ریخته از خامهٔ بی رنگی او هر قدر نقش که بر صفحهٔ امکان باشد

3 آتش افروز دلم آنکه به یک ساغر شد گر کشد جام دگر آفت دوران باشد

4 خال بیجاست بجز عارض او در هر جاست مسند مور کف دست سلیمان باشد

5 غم متاعی است که در سینه من ریخته است حسن، جنسی که به بازار تو ارزان باشد

6 بر لبش شور فغان شیون زنجیر شود هر کرا زلف کجت سلسله جنبان باشد

7 دل جویا ز تمنای می و شاهد و شمع همچو پروانه و شبهای چراغان باشد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر رازها را لب خاموش نگهبان باشد

شاعر شعر رازها را لب خاموش نگهبان باشد چه کسی است ؟

شاعر شعر رازها را لب خاموش نگهبان باشد جویای تبریزی می باشد.

شعر رازها را لب خاموش نگهبان باشد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر رازها را لب خاموش نگهبان باشد چیست ؟

قالب شعر رازها را لب خاموش نگهبان باشد غزل است

مضمون اصلی شعر رازها را لب خاموش نگهبان باشد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر