سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

سلمان ساوجی
سلمان ساوجی

درد سری می‌دهد، عقل مشوش از سلمان ساوجی غزل 263

غزل 263 ام از 897 غزلیات

درد سری می‌دهد، عقل مشوش دماغ

1 درد سری می‌دهد، عقل مشوش دماغ کو ز قدح یک فروغ، وز همه عالم فراغ

2 ای دم مشکین صبح، شمع سحر برفروز تا بنشاند دمی، باد دماغ چراغ

3 مهر توام در دل است، مهر توام بر زبان شور توام در سر است، بوی توام در دماغ

4 ناله رسول دل است، گر تو قبولش کنی ور نکنی حاکمی، نیست بر و جز بلاغ

5 این سخن گرم من، هم ز سر حالتی است ناله نیاید به سوز از دل نادیده داغ

6 بینظری نیست این دیده نرگس به راه بی سخنی نیست این غلغل بلبل به باغ

7 شعر تو سلمان همه، قوت دل عارف است تا ندهی زینهار! طعمه طوطی به زاغ

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر درد سری می‌دهد، عقل مشوش دماغ

شاعر شعر درد سری می‌دهد، عقل مشوش دماغ چه کسی است ؟

شاعر شعر درد سری می‌دهد، عقل مشوش دماغ سلمان ساوجی می باشد.

شعر درد سری می‌دهد، عقل مشوش دماغ در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر درد سری می‌دهد، عقل مشوش دماغ چیست ؟

قالب شعر درد سری می‌دهد، عقل مشوش دماغ غزل است

مضمون اصلی شعر درد سری می‌دهد، عقل مشوش دماغ چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
ویدیویی