دریا دلا تو آنی، از کمال‌الدین اسماعیل قطعه 316

کمال‌الدین اسماعیل

آثار کمال‌الدین اسماعیل

کمال‌الدین اسماعیل

دریا دلا تو آنی، کز فیض طبع روشن

1 دریا دلا تو آنی، کز فیض طبع روشن گرد سواد شبهت، از روی دین بشستی

2 پیشت نهاد گردون، هر ارزو که کردی زان پیشتر که گفتی، زان بیشتر که جستی

3 در نوبت بزرگی، هر چند چون فذلک در آخر الزّمانی ، در مرتبت نخستی

4 جود تو برتواتر ، چون حادثات گیتی فضل تو بی نهایت، چون شکر تندرستی

5 منسوخ شده بیک ره، در دور دانش تو اعجاز نظم صاحب، تحسین شیخ بستی

6 گردون که دایم آرد، هر سختیی برویم آورد از طرفها، در کار بنده سستی

7 از روی لاف گفتم، آرم به خاک پشتش هر چند این حکایت ، خود بود محض رستی

8 دستم ببست ناگه، وافکند زیر پایم پس گفت خیز و بنما، این چابکی و چستی

9 فریاد من رس اکنون، کم دست و پای بسته با چون فلک حریفی باید گرفت کستی

عکس نوشته
کامنت
comment