1 کاتب اینحروف ابن یمین بر خط و قول خود گرفت گواه
2 که بتاریخ بیستم ز رجب تا بنوغان که باشد آن شش ماه
3 ده من ابریشم گزیده نیک برساند بشیخ عبدالله
4 بود تاریخ سال هفتصد و چار که نوشت اینحروف بی اکراه
1 ایدل غافل بدان کاحوال عالم هیچ نیست پیش زخم حادثات دهر مرهم هیچ نیست
2 چون ز شادی کس نیابد در همه روی زمین زیر طاق آسمان گوئی که جز غم هیچ نیست
1 واجب بود از راه نیاز اهل زمن را در خواستن از حق بدعا شیخ حسن را
2 آنسایه یزدان که چو خورشید بیاراست رایش بصفا روی زمین را و زمن را
1 دولت بود مساعد و اقبال و بخت یار آنرا که کرد بندگی شاه اختیار
2 آن شاه داد بخش که دوران دولتش آرد بمهرگان ستم عهد نو بهار