سید سادات عالم غیر انسان از قاسم انوار غزل 393

قاسم انوار

آثار قاسم انوار

قاسم انوار

سید سادات عالم غیر انسان نیست کس

1 سید سادات عالم غیر انسان نیست کس زاهد افسرده دل از دور میراند فرس

2 هر دلی در مظهری دیدست این انوار را آدم اندر «علم الاسماء» و موسی در قبس

3 سر وحدت را توان گفتن به نزدیکان راه در میان مجلس ما گر نباشد خرمگس

4 دوست اندر محملست و جان به جانان واصلست من چه دانم کز چه روی فریاد می‌راند جرس؟

5 بشنو، ای مرغ عزیز آشنای شهر قدس چون تو مرغ زیرکی، چون اوفتادی در قفس؟

6 در میان خشکسال معرفت ماندی، دریغ! همچو طفل مکتب و از جهل می‌خوانی عبس

7 گر تو مرد رهروی و ذوق عرفان دیده‌ای در حقیقت دزد جان را باز دانی از عسس

8 هرکسی را در جهان دل در هوایی ثابتست این دل مسکین هوای عاشقی دارد هوس

9 قاسمی، چون روی در آیینه داری، لاجرم روی در آیینه داری و نگه داری نفس

عکس نوشته
کامنت
comment