1 سید عالی نسب قاضی عمادالدین که شد صد خلل در کار شرع از فوت آن عالیجناب
2 چون ز دانش داشت ملک شرع در زیر نگین شاه ملک شرع شد تاریخش از روی حساب
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 گر به تکلیف لب جام به لب سوده تو را که به آن شربت آلوده لب آلوده تو را
2 که به آن مایهٔ جهل این قدرت کرده دلیر که ز اندیشهٔ دل بر حذر آسوده تو را
1 این زمین پربلا را نام دشت کربلاست ای دل بیدرد آه آسمان سوزت کجاست
2 این بیابان قتلگاه سید لب تشنه است ای زبان وقت فغان وی دیده هنگام بکاست
1 مالک المک شوم چون ز جنون هامون را در روش غاشیه بردوش نهم مجنون را
2 گر نه آیینهٔ روی تو برابر باشد آه من تیره کند آینهٔ گردون را
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به