- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گویند مرکز وطن ما بود خراب از بس فساد و خدعه در آنجا گرفته جای
2 انکار ازین فساد نداریم و روشن است تاربکی و خرابی این ملعنت سرای
3 لیکن خدا گواست که در مهد عافیت پاک و نجیب و راد بپروردمان خدای
4 در پرتو فضیلت و آزادگی شرق نیکو نهاد بودیم از شاه تا گدای
5 بنیادها فکندیم از هند تا به روم دستورها نهادیم از مصر تا ختای
6 اغیار حیلهساز و دغلباز ناگهان در ما فرو شدند و دگر گشت روی و رای
7 آن روز باخت این وطن پابرهنه، سر کاینجا نهاد اجنبی سر برهنه، پای