- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سرمه کی طاقت آن چشم پر از ناز آرد تا دل خستهٔ صاحب نظری نازارد
2 به دلم تخم وفا پاش ببین دهقان را هرچه انداخته در خاک همان بردارد
3 آه من حلقه به گوش تو مگر اندازد که به امید همان دیده گهر می بارد
4 هر که بی عشق قدم در ره حق بگذارد می رود بر غلط این راه سری می خارد
5 خبر از حاصل عشقت نبود دل را لیک چند روزی است که تخم هوسی می کارد
6 همچو آن بندهٔ خر کار به دنبال خود است هر که نارفته ز خود راه خدا بسپارد
7 عمرها رفت و سعیدا و نشد از پی دل دلبرش رام که او را به وفا بازآرد