ساقیا زین هنر و فضل ملولیم ملول از جامی غزل 570

ساقیا زین هنر و فضل ملولیم ملول

1 ساقیا زین هنر و فضل ملولیم ملول ساغری ده که بشوییم ز دل نقش فضول

2 مشکل عشق چو حل می نشود چند نهیم گوش ادراک بر افسانه اوهام و عقول

3 سحر از کوی خرابات برآمد مستی لایح از ناصیه اش پرتو انوار قبول

4 گفتمش عاشق درمانده چه تدبیر کند که کشد رخت ارادت به مقامات وصول

5 گفت این مسئله ز پیر مغان پرس که اوست واقف جمله مراتب چه فروع و چه اصول

6 در ره حشمت او خاک شو و همت خواه تا شود غایت مامول تو مقرون به حصول

7 شیخ شهرت طلب و مسند شیخ اسلامی جامی و زاویه نیستی و کنج خمول

عکس نوشته
کامنت
comment