ساقیا برخیز کاکنون از ابن یمین فریومدی غزل 60

ابن یمین فریومدی

آثار ابن یمین فریومدی

ابن یمین فریومدی

ساقیا برخیز کاکنون وقت می نوشیدنست

1 ساقیا برخیز کاکنون وقت می نوشیدنست موسم بستان و هنگام گلستان دیدنست

2 ابر نیسانی ز بهر گریه بگشادست چشم غنچه لب بسته را زین پس گه خندیدنست

3 گلشن حسن ترا گل هست و رنج خار نیست رخصتم ده تا بچینم ز آنکه وقت چیدنست

4 ما همی کوشیم و جمعی هم ولیکن ملک وصل تا کرا بخشد سعادت کاین نه از کوشیدنست

5 عیش من در بزم جانان از جگر خوردن کباب وز دل پر خون شراب عاشقی نوشیدنست

6 تا زمین را از فلک تابد ز رویت آفتاب در پی اش چون سایه کار عاشقان گردیدنست

7 گر گناهست اینکه گشت ابن یمینت دوستدار ذیل عفوی بر گناه او گه پوشیدنست

عکس نوشته
کامنت
comment