-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ساقیا خیز که گل عزم چمن دارد باز گوهر کام دل اندر صدف جان انداز
2 مرغ جانرا بده از می پر و بالی که کند در هوای گل سیراب چو بلبل پرواز
3 صبحدم نعره بلبل شنو از طرف چمن بتماشای گلت میدهد از جان آواز
4 وقت آنست که بر گل دو سه روزی بزنیم چار تکبیر روان در عقب پنج نماز
5 زاهدا طعنه مزن بر من ورندی که از آنک مسجد و میکده یکسانست بر اهل نیاز
6 من و سودای غم عشق بس این مایه مرا تو سخن خواه حقیقت شنو و خواه مجاز
7 آرزو میکندم با تو بخلوت نفسی کار من جمله نیاز و تو همه بر در ناز
8 هنرم نیست بجز عشق تو ای بیخبران پیش محمود مگوئید دگر عیب ایاز