- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ساقیا می ده که از هشیاریم دیوانگی است میکند مجنون و ما را از تهی پیمانگی است
2 عاقبت بیگانه اند این آشنایان خرم آن کش طریق آشنایان جهان بیگانگی است
3 مرد آن نبود که آرد چار زن را در نکاح کز زن و زن سیرتان بستن نظر مردانگی است
4 ای دل ار ویران شدی از جور دوران غم مخور زانکه اندر راه عشق آبادی از ویرانگی است
5 هست زهد و عافیت افسانه وزین هم خوشم گه بکوی عشق در رسواییم افسانگی است
6 عرش پروازند رندان همایونفر ز عشق شیخ در خلوت فرو رفته چو مرغ خانگی است
7 خلق روشن چشم ازان شمع شبستان وصال در گداز و سوز ما را منصب پروانگی است
8 مست در کوی او فتادم کرده ترک خانمان در میان راه خواب سگ ز بیکاشانگی است
9 فانی آنانی که در عالم به هیچی قانعند نیست از عجز و زبونی بلکه از فرزانگی است