ساقی به می بر افروز امشب از کمال خجندی غزل 617

کمال خجندی

آثار کمال خجندی

کمال خجندی

ساقی به می بر افروز امشب چراغ مجلس

1 ساقی به می بر افروز امشب چراغ مجلس خلوت بساز خالی از زاهد موسوس

2 زاهد ز دیده تر منبر نشین و خشکی پیوسته هر دو با هم گویند رطب و با بس

3 بار رهست دفتر دستار نیز بر سر ما را سبق شد اینها از مفتی و مدرس

4 تا خشک و تر نسوزی منشین به دلفروزان پروانه سوخت آنگه با شمع شد مجالس

5 تا خولیای وصلش افتاده در سر ما همچون خیال گنج است اندر دماغ مفلس

6 زلفی چو شست داری باری بگیر عقدش تا دل بری به انگشت از دست صد مهندس

7 چون گوش خود دهانت کردی کمال پر در این گفته گر شنیدی سلطان ابوالفوارس

عکس نوشته
کامنت
comment