1 ثقت الملک تا به صدر نشست دهر پیشش میان به طوع ببست
2 تا همایون دوات پیش نهاد الفش را فلک به تا پیوست
3 درد دشمن شدست و داروی دوست تاش بسپرد آن مبارک دست
4 بنگر اکنون به تازگی عجبا کاندر آن لفظ درد و دارویست
1 از پس من غمست و پیش غم است ز بر من نمست و زیر نم است
2 این دل بسته خسته درد است وین تن خسته بسته الم است
1 ای خداوند رحمت ایزد بر تو و دولت جوان تو باد
2 بر همه کارها و نهمت ها چرخ گردنده در ضمان تو باد
1 دل از دولت همیشه شاد بادت که ما شادیم تا بینیم شادت
2 تو آنی کز خرد چیزی نماندست درین گیتی که آن ایزد ندادت
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به