-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ثانی شمر لعین حسین خزاعی بسته میان تنک بر اذیت داعی
2 بر سر راهم بریخته است بسی سنک هریک چون کلهٔ حسین خزاعی
3 سنگو سقطهرچهبوده ربخته بیرون یک وجبی چارکی و نیم ذراعی
4 پیش ره مسلمین ز روی خباثت ساخته از قلوه سنگ خط دفاعی
5 شمر خزاعی و نوکر و کس و کارش موذی همچون عقار بند و افاعی
6 هست مساعی شه به راحت مردم شمر خزاعیاستخصمشاه و مساعی
7 داعیهها دارد و صریح بگوید: هست درین لکه صدهزار دواعی
8 جادو و جنبل کند برای ریاست با خط عبرانی و خطوط رقاعی
9 خود را استاد شاه خواند و از جهل منکر امر مطیعی است و مطاعی
10 آنچه ازاین احمق ... گفتم نیست قیاسی که جمله هست مساعی
11 این امرای حریص دشمن شاهند گرچه عددشان خماسی است و رباعی
12 شاه سر است و نخاع، قائد لشکر هست کشنده مرض چو کشت نخاعی
13 بازوی شه باد از این که هست قویتر تا بفشارد گلوی شمر خزاعی