ثانی شمر لعین حسین از ملک‌الشعرا بهار قصیده 260

ملک‌الشعرا بهار

آثار ملک‌الشعرا بهار

ملک‌الشعرا بهار

ثانی شمر لعین حسین خزاعی

1 ثانی شمر لعین حسین خزاعی بسته میان تنک بر اذیت داعی

2 بر سر راهم‌ بریخته‌ است‌ بسی‌ سنک هریک چون کلهٔ حسین خزاعی

3 سنگ‌و سقط‌هرچه‌بوده ربخته بیرون یک وجبی چارکی و نیم ذراعی

4 پیش ره مسلمین ز روی خباثت ساخته از قلوه سنگ خط دفاعی

5 شمر خزاعی و نوکر و کس و کارش موذی همچون عقار بند و افاعی

6 هست مساعی شه به راحت مردم شمر خزاعی‌است‌خصم‌شاه و مساعی

7 داعیه‌ها دارد و صریح بگوید‌: هست درین لکه صدهزار دواعی

8 جادو و جنبل کند برای ریاست با خط عبرانی و خطوط رقاعی

9 خود را استاد شاه خواند و از جهل منکر امر مطیعی است و مطاعی

10 آنچه ازاین احمق ... گفتم نیست قیاسی که جمله هست مساعی

11 این امرای حریص دشمن شاهند گرچه‌ عددشان خماسی است و رباعی

12 شاه سر است و نخاع‌، قائد لشکر هست کشنده‌ مرض چو کشت نخاعی

13 بازوی شه باد از این که هست قوی‌تر تا بفشارد گلوی شمر خزاعی

عکس نوشته
کامنت
comment