- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 صنمی اگر جفایی کند آن جفا نباشد ز صنم جفا چه جویی که درو وفا نباشد؟
2 ز حبیب خود شنیدم که به نزد ما جمادی به از آن وجود باشد که درو هوا نباشد
3 چو به حسرت گلت گل، شوم از گلم گیاهی ندمد که بوی مهر تو در آن گیا نباشد
4 ز خمار سر گرانم، قدحی بیار ساقی که از آن مصدعی را به ازین دوا نباشد
5 به نسیم می، چنان کن ملکان کاتبان را که به هیچشان شعور از بد و نیک ما نباشد
6 به شکستگان شنیدم که همی کنی نگاهی به من شکسته آخر نظرت چرا نباشد؟
7 ملکیم گفت: سلمان به دعای شب وصالش بطلب که حاجت الا به دعا روا نباشد؟
8 دل خسته نیست با من که ز دل کنم دعایش چه کنم دعا که بیدل اثر دعا نباشد