- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سبکجولان سمندی کان پری در زیر ران دارد به رو بسیار میلرزم که باری بس گران دارد
2 من سر گشتهٔ بی دست و پا گرچه عنانش را به میلش میکشم از یک طرف نازش عنان دارد
3 خدنگی کز شکاری کرده دشت عشق را خالی هنوز از ناز ترک غمزهٔ او در کمان دارد
4 ندارد جز هوای بر مجنون محمل لیلی زمام ناقه محمل کش اما ساربان دارد
5 چه بودی گر نبودی پایبست تربیت چندین سبک پرواز شاهینی که قصد مرغ جان دارد
6 تو هستی یوسف اما نیست یعقوب تو معصومی که از آسیب گرگت زاری او در امان دارد
7 به کذبت تا نگردد جامهٔ معصومی آلوده حذر کن خاصه از گرگی که سیمای شبان دارد
8 ز جام حسن حالا سر خوشی اما نمیدانی که این رطل گران در پی خمار بیکران دارد
9 از آن آتش زبان دیگر چه داری محتشم در دل مگر تا عاشق از وی سر دل اندر زبان دارد