- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سالک راه تو را با مالک رضوان چه کار؟ عابدان قبله را با کفر و با ایمان چه کار؟
2 طالب درمان نه مرد کار درد عاشقی است دردمندان غمت را با غم درمان چه کار؟
3 صحبت گل را و دل را، هر دو عالم واسطه وصل جانانست ورنی جسم را با جان چه کار؟
4 چون زلیخای هوایت دامن جانم گرفت یوسف جان مرا در بند و در زندان چه کار؟
5 عقل میگوید که این راهی است بیپایان مرو گو برو عقلا تو را با بی سرو سامان چه کار؟
6 جان سپر کردیم و میجوییم زخمش را به جان هر که او را نیست این قوت درین میدان چه کار؟
7 مدعی را از جمالش نیست خطی، کان چمن عندلیبان راست، زاغان را در آن بستان چه کار؟
8 کار من عشق است و مذهب عاشقی و هر کسی مذهبی دارد تو را با مذهب سلمان چه کار؟