- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای سخا پیشه یی کامید مرا سوی بخت تو رهنمون آورد
2 پرتو همّت تو چون آتش رخ بدین چرخ آبگون آورد
3 چون بدیدم که نشتر از ره فصد از تن نازنینت خون آورد
4 عجب آمد مرا از ین حالت هر زمان حیرتم فزون آورد
5 گفتم این دست بحر بود،چرا همچو کان لعل از درون آورد؟
6 دست سرو، ارغوان شکوفه کند؟ یاسمین بار لاله چون آورد؟
7 شفق از افتاب طالع شد ؟ فلک این رسم نو کنون آورد؟
8 آخر الامر معنیی بس خوب در دلم عقل رهنمون آورد
9 دست تو بر مثال دریاییست که دو صد بحر را زبون آورد
10 همچو غوّاص سر بدو در برد شاخ مرجان ازو برون آورد