صاحبا! سرورا! خداوندا! از سلیم تهرانی قطعه‌ 5

سلیم تهرانی

آثار سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

صاحبا! سرورا! خداوندا!

1 صاحبا! سرورا! خداوندا! ای که خلقت چو روی تو نیکوست

2 طبع تو گلشنی ست کاندر وی همچو خورشید، صد گل خودروست

3 مگر از خلق تو صبا به چمن برده بویی، که گل چنین خوشبوست

4 مجلسی کش ضمیر توست چراغ شب درو همچو دود تنباکوست

5 فصل دی می رسد که از شدت همچو شمشیر با جهان یکروست

6 به چمن داد ازو نسیم خبر آب را اضطراب ازان در جوست

7 سرو لرزد ز بیم همچون بید غنچه برخود ز فکر رفته فروست

8 حسن چون پوستین شانه زده تنگ بر خود گرفته طره ی دوست

9 ید بیضا چه کار می آید که درین فصل، دست دست سبوست

10 پوستینی به هم رسید مرا به صد اندوه و محنت از دو سه پوست

11 من به دوشش گرفته ام از مهر لیک او در میان دشمن و دوست،

12 هیچ گرمی نمی کند با من چه کنم، پوستین من بی روست

13 از خزان گلشن تو ایمن باد تا چمن را گل است و گل را بوست

عکس نوشته
کامنت
comment